رحمت خدا

یک شیعه ایرانی و البته با دغدغه های فراوان

رحمت خدا

یک شیعه ایرانی و البته با دغدغه های فراوان

رحمت خدا
پیوندها

۲ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

مستر جیکاک جاسوس انگلیسی که سالها در مسجدسلیمان زندگی کرده. برای بدست آوردن دل مردم ساده دل و مذهبی منطقه، ابتدا زبان لری بختیاری را بخوبی یاد می گیرد و به درجه اجتهاد رسیده و حتی در مساجد بعنوان پیش نماز حضور داشته است.


او گیوه هایش را با یک اشاره عصا جفت می کرد و می گفتند این از معجزات اوست.

البته او خود می گوید که مگنتی(آهنربا) در گیوه هایم قرار داده بودم که بانزدیک کردن عصا که آنهم درونش مگنت بود گیوه ها جفت می شدند...


این جاسوس انگلیس، روزی به مسجد می آید و به دروغ می گوید من حضرت علی علیه السلام را در خواب دیدم و او به من فرمود که به مردم بگو از این ماده سیاه و نجس (نفت) دوری کنند ...

و برای اثبات ادعایش پیراهن و عبایش را کنار می زند و جای سفید دستی روی شانه اش را نشان می دهد و می گوید این جای دست علی است بر شانه من.

او در کتابش تشریح می کند که روزی تکه ای کاغذ رابه شکل دست بریدم و روی شانه ام قرار دادم و کمی زیر آفتابداغ جنوب ماندم تا خوب اطراف ان کاغذ تیره شود.


معروف ترین شعر او این است:

"شما که عشق علی من دلتون نفت ملی سی چنتون"

شما که عشق علی در دلتان هست نفت ملی به چه دردتان می خورد.


متاسفانه همیشه دشمنان سیاس ما از سادگی توده های مردم و گاه از سادگی منصب داران برای رسیدن به منافع خود سؤ استفاده کردند.


از کتاب "خاطرات مستر جیکاک جاسوس زبردست انگلیس در ایران قبل از ملی شدن نفت"

.

.

.

نتیجه:

انرژی هسته ای را سفت بچسبیم. اگر هم ما بی سواد باشیم، بیکار باشیم، لبو فروش و راننده تاکسی باشیم، در هیچ تخصصی بجز آبگوشت بزباش و قرمه سبزی توان رقابت با خارجه را نداشته باشیم و در کل نفهمیم که انرژی هسته ای به چه دردی می خورد، همین که دشمن میخواهد ما آن را نداشته باشیم، مطمئناً این را میفهمیم انرژی هسته ای باعث پیشرفت، خودباوری و استقلال ماست که دشمن را می سوزاند! این پست را دست به دست بدهید تا برسد به دست جناب رئیس جمهور حقوقدان و کابینه تدبیر و امیدشان که بدانند ملت ایران ذره ای از آرمانهایشان دست بر نمیدارند...

  • مصطفی سعیدفر

فتنه...

۰۸
دی

می پرسند اگر یزید روزنامه داشت ، فردای عاشورا ، روزنامه های یزید چه تیتری میزدند ؟

این شعری بود که یزید هنگامی که با چوب به لبهای ابا عبدالله می زد ، می خواند و دستگاه رسانه ای اش ، منتشر کرد:

ای کاش پیران و گذشتگان قبیله من که در بدر کشته شدند، زاری کردن قبیله خزرج را از دم نیزه و شمشیر می دیدند.

از شادی فریاد می زدند و می گفتند: ای یزید دستت درد نکند.

مهتران و بزرگان آن ها را کشتیم تا با کشتگان ما در بدر برابر گردید.

خاندان هاشم با سلطنت بازی کردند، نه خبری از آسمان آمد و نه وحی نازل شد.

من زاده خندف نیستم اگر از فرزندان احمد(ص) در مقابل آنچه به ما کردند انتقام نگیرم.

یزید از همان لحظه اعلام کرد که من به دنبال گرفتن انتقام از فرزندان محمد هستم ، محمدی که اجداد من را کشت 

یزید نماد تمام کفر بود و حتی ذره ای به اندازه ی پدرش تظاهر به اسلام نمی کرد

حتی یک تن هم نبود که یزید بوزینه باز شراب خوار را مسلمان بداند

و اما در کربلا و در کوفه چه گذشت؟

فردای عاشورا در کربلا این خبر منتشر شد :

خونخواهان عثمان انتقام خون عثمان را گرفتند ! 

در ماجرای کربلا همه می دانستند حق با حسین ابن علی است اما :

1 - عده ای خود را از ولی زمان عاقل تر می دانستند و میگفتند نباید با یزید در افتاد ، چرا که با یک لشگرش ، کل سیستم دفاعی ما را از بین می برد

2 - عده ای حسین را افراطی می دانستند و معتقد بودند از دایره ی اعتدال خارج است ، حقیقت این است که یزید قدرت دارد ، اسلام هم دین انعطاف است ، باید با یزید بست !

3 - عده ای هم می دانستند حق با حسین است اما حب مال و جاه و مقام ،آنهارا با خود برد

4 - عده ای هم مانند شمر ، با اینکه می دانست حق با حسین است .. با اینکه در رکاب علی (ع) جانباز شده بود .. با اینکه شیعه بود ... اما .. 

کربلا نشان داد که برای شیعه ، هیچ دشمنی بدتر از خودی نیست ...

به قول یه استادی :

اونا فهمیدن ، موتور شیعه رو میخوای بیاری پایین .. از داخل بهش ضربه بزن

راستی .. برادر و خواهرم .. 

یزید شاعر بود .. شعر های خیلی خوبی هم میگفت .. 

مثل همان اشعار که شاهین نجفی برای شهدای!!!!!! کربلای!!!!! ساختگی خواند!

لحظه ای در معنای این آیه تدبر کنیم :

هُوَ الَّذی أَخْرَجَ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مِنْ دِیارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ یَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَیْثُ لَمْ یَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ فی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُمْ بِأَیْدیهِمْ وَ أَیْدِی الْمُؤْمِنینَ فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ

او کسی است که کافران اهل کتاب را در نخستین برخورد ( با مسلمانان ) از خانه هایشان بیرون راند! گمان نمی کردید آنان خارج شوند ، و خودشان نیز گمان می کردند که دِژهای محکمشان آنها را از عذاب الهی مانع می شود امّا خداوند از آنجا که گمان نمی کردند به سراغشان آمد و در دلهایشان ترس و وحشت افکند ، بگونه ای که خانه های خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران می کردند پس عبرت بگیرید ای صاحبان چشم!

اینها بغض های انباشته شده ای بود که کسانی که توطئه را توهم می دانستند ،

به هیچ عنوان حاضر نبودند قبول کنند که دشمنی یزید و معاویه با آل محمد (ص) ، فقط برای مقام و قدرت نیست ، بلکه بر اساس ایدئلوژی و مکتب و بغض های تاریخی است

فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصارِ


منبع: اون شبکه اجتماعی که نباید اسمش رو بیاریم!

#فراموش_نمیکنیم

  • مصطفی سعیدفر