فقط بی سوادها از توافق ژنو انتقاد میکنند...
البته ما میدانیم از کجا تغذیه میشوند...
چرا اساتید دانشگاه سکوت کرده اند و از این دستاورد تقدیر نمیکنند؟؟
دکتر روحانی در جمع روسای دانشگاه ها...
پ.ن: میترسم سر سال به فحش ناموسی هم برسه این روند منتقد سالاری دولت...
مهمترین فواید سبد کالای دولت تدبیر و امید:
1- بازگشت احترام به پاسپورت ایرانی که یکی از دلایل ذوق زدگی رفسنجانی از انتخاب روحانی بود.
2- پایانی بر طرحهای گداپروری
3- حفظ کرامت ایران و ایرانی مورد نظر اصلاح‌طلبان حامی دولت
4- نمایش اقتدار ایرانیان هوادار دولت تدبیر در آستانه مذاکرات نهایی ژنو
5- نه بزرگ به افراطیون مخالف توافق ژنو
6- تجلی مدیریت بی‌نظیر رفسنجانی که 8 سال در آن وقفه افتاده بود...
به موارد بالا کشته شدن 2 نفر و مصدومیت یک نفر در جریان توزیع سبد کالای دولت را نیز اضافه کنید.
اینجاست که باید بلند و یکصدا بگوییم: روحانی مچکریم...
داستان از اونجا شروع شد که یه نفر کارگردان در پاسخ به آن دسته از منتقدان روشنفکر که گفته بودند آیا فیلم "اشباح" شبیه آثار مطرح گذشته است گفته بود: «یعنی چی این سوال؟! آنهایی که منتظر چنین چیزی هستند هیچی از سینما نمی‌فهمند! به معنای واقعی خَر هستند و از حماقتشان چنین حرفی میزنند!
تمامی مسئولیت ها تقسیم شده بود.
اشاره 4:
نه، همین 3 اشاره کافی بود!! از فائزه و فاطمه و یاسر حرفی نمیزنیم.
جناب دکتر ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در مصاحبه با شبکه عربستانی العربیه در حاشیه اجلاس داووس سوئیس مطالب مهمی ایراد فرمودن اما گل زیبایی هم به دروازه خودی نواختند! شرح در تصویر:
البته این در حالیست که فرزند دلیر حزب الله لبنان سید حسن نصر الله چند وقت پیش گفته بود: اگر لازم شود شخصا به سوریه خواهم رفت.
سوال ما از آقای وزیر اینست:
تحلیل شما از مسائل سوریه چیست؟ چرا استکبار سعی در سرنگون کردن نظام سوریه و استقرار یک نظام سلفی در سوریه دارد؟
به عنوان یکی از جوانان این مرز و بوم عرض میکنم آقای دکتر. قدری مراقب صحبتهایتان در مصاحبه با رسانه های معاند باشید. هنوز یادمان نرفته چند ماه پیش هم در مصاحبه با یکی از شبکه های آمریکایی سایت موسسه حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری را تلویحاً دروغگو دانستید...
گاهی چند بیت شعر، جای ساعت‌ها سخنرانی و بحث و تبادل نظر و نقد را پر می‌کند.
حرف‌ها دارد بعضی شعرها.
حرف‌هایی که هیچ وقت کهنه نمی‌شود و گاهی با حوادث روزمره دور و برمان هم‌خوانی عجیبی پیدا می‌کند.
مریز آبروی سرازیر ما را
به ما بازده نان و انجیر ما را
خدایا اگر دستبند تجمّل
نمی‌بست دست کمانگیر ما را
کسی تا قیامت نمی‌کرد پیدا
از آن گوشه کهکشان تیر ما را
ولی خسته بودیم و یاران همدل
به نانی گرفتند شمشیر ما را
ولی خسته بودیم و می‌برد توفان
تمام شکوه اساطیر ما را
طلا را که مس کرد، دیگر ندانم
چه خاصیتی بود اکسیر ما را
سید محمد خاتمی یـزدی است اما گویا برادرش قـزوین متولد شده!
در مظلومیت جمهوری اسلامی همین بس که امثال این آقا بعد از تلاش برای براندازی نظام و تهمت های بی حد و حصر به زیر و بم نظام اسلامی که تا همین امروز نیز ادامه داشته؛ در مصاحبه با یکی از رسانه های این مملکت در حالی که هنوز در لفافه به توهم تقلب 88 معتقد است، اعلام می کند:
"از طلب سال 88 گذشتیم"
و اینچنین سکولارهای افراطی، طلبکار نظام شدند...
بیچاره های قابل ترحّم!
برای آشنایی بیشتر با این سنگ پای قزوین یادآور میشوم که وی همسر نوه امام خمینی(ره)، علیا حضرت زهرا اشراقی هستند که پیـش از این علاقه خود را به سرکار خانم گوگوش و بانو هایده و سریال فاخر حریم سلطان ابراز کرده بودند و خواستار آزادتر از این شدن حجاب زنان ایران بودند!!
